فرزندآوری به سبک شهدا
یکی از موضوعاتی که امروزه در جامعه ایران اسلامی مطرح است، موضوع کاهش جمعیت بر اساس طرحی است که سال ها پیش مطرح شد و جامعه نیز به این سمت وسو پیش رفت. «فرزند کمتر، زندگی بهتر» یک شعار و نیز برنامه مرتبط با تنظیم خانواده بود که طی چند دهه گذشته در ایران موردتوجه بوده است. این شعار ابتدا در دهه 1340 به عنوان نخستین برنامه کنترل جمعیت در ایران در رسانه ها تبلیغ شد. به دلیل ناپایداری های پس از انقلاب اسلامی و به ویژه طولانی شدن جنگ ایران و عراق و نیاز به نیروی جوان و کارآمد، برنامه های تنظیم خانواده کنار گذاشته شد و در مواردی تشویق به ازدیاد جمعیت نیز صورت گرفت.
در این دوره با نگاهی منفی به برنامه های کنترل جمعیت، سیاست های تشویقی و تبلیغاتی مختلفی ازجمله اعطای وام و زمین موردتوجه قرار گرفت تا از کنترل جمعیت جلوگیری شود. درنتیجه در یک دوره نسبتاً کوتاه، رشد جمعیت کشور به حدود چهار درصد رسید. این رشد سریع و جوان شدن جمعیت، هشدارهای کارشناسان را درباره معضلات اقتصادی و اجتماعی در آینده به دنبال داشت. به همین دلیل، با چرخش هایی که در سیاست های دولت ایجاد شد، برنامه های کنترل جمعیت با محوریت شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» مجدداً احیا شد. نهایتاً در اوایل دهه 90 با نظر محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور کشورمان، طرح تعطیل شد و با موضع گیری های صریح امام خامنهای، به طورکلی از سیاست های نظام کنار گذاشته شد.
نگاهی به «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه»
مسئله کاهش جمعیت یکی از مهم ترین مسائل جاری کشورمان در حال حاضر است که نگرانی هایی را نیز به دنبال آورده و منجر به واکنش مسئولان نظام و به ویژه امام خامنهای شده است تا آنجا که به دنبال راهکاری برای این موضوع هستند. امام خامنهای در 6 آبان ماه سال 92 در دیدار با اعضای همایش ملی «تغییرات جمعیتی و نقش آن در تحولات مختلف جامعه» دراین باره بیان کردند: «مسئله جمعیت که به جد هم موردبحث و اختلاف نظر در جامعه است، مسئله بسیار مهمی است. بلاشک ازنظر سیاست کلی کشور، کشور باید برود به سمت افزایش جمعیت؛ البته به نحو معقول و معتدل. همه اشکالات و ایرادهایی که وارد می شود که بعضی از اشکالاتی را هم که مطرح می کنند، ما دیده ایم، قابل برطرف شدن و قابل پاسخ دادن است.
آنچه مهم است این است که کشور ما با ظرفیت طبیعی و با ویژگی جغرافیای سیاسی خود احتیاج دارد به یک جمعیت بیشتر؛ علاوه بر این – همان طور که قبلاً هم گفته ایم- مسئله نمای جوان برای کشور یک مسئله اساسی و مهم و تعیین کننده است. آن طوری که اهل علم و اهل تحقیق بررسی کرده اند و جوانب قضیه را ملاحظه کرده اند و آمارها را مورد مداقه قرار داده اند، ما اگر چنانچه با این شیوه ای که امروز داریم حرکت می کنیم پیش برویم، در آینده نه چندان دور، یک کشور پیر خواهیم بود که علاج این بیماری پیری هم در حقیقت در دسترس نیست؛ حالا نه اینکه در دسترس ما نیست، بلکه در دسترس هیچ کس نیست؛ یعنی امروز کشورهایی که در دنیا دچار پیری شده اند و قدرت «زادوولد» خودشان را ازدست داده اند، به دشواری می شود گفت که راه علاجی برای حل این مشکل دارند. ما هم طبعاً با همین مشکل مواجه خواهیم شد و نباید بگذاریم به اینجا برسد. البته مبانی اسلامی و تفکر اسلامی در زمینه جمعیت و افزایش جمعیت و با توجه به وضع جغرافیای سیاسی منطقه و کشور جمهوری اسلامی یک چیزهای روشن و واضحی است».
در سال 93 سیاست های کلی جمعیت بر اساس بند یک اصل 110 قانون اساسی و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تعیین شده است که بر اساس آن ابلاغ شد که خواهان افزایش نرخ باروری به بیش از سطح جانشینی، رفع موانع ازدواج و ترویج تشکیل خانواده و اختصاص تسهیلات مناسب برای مادران شدند.
اما یکی از مسائلی که در حال حاضر از سوی مخالفان افزایش نرخ باروری مطرح می شود این است که کشور در شرایط اقتصادی مناسبی نیست و وضعیت معیشتی مردم باید به وضع مطلوب برسد تا آن ها به فکر افزایش تعداد فرزندان خود و یا ازدواج زودهنگام آن ها باشند.
دیدگاه اسلام به موضوع تولید نسل
اسلام به عنوان یک دین کامل برای بشریت توجه ویژه ای به مسائل اجتماعی زندگی بشر دارد؛ لذا از مسئله تولید نسل هم غافل نشده و ازدواج را که یکی از مهم ترین ارکان افزایش و رشد جمعیت است بسیار مهم تلقی کرده تا حدی که اسلام ازدواج را به منزله کامل شدن نیمی از دین برمی شمارد. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «هیچ یک از یاران رسول خدا صلوات الله علیه ازدواج نکرد، مگر اینکه ایشان پس از ازدواج آنان فرمود: ایمانش کامل شد». علاوه بر این اسلام تمام افعال و کارهای زن و مرد درراه زندگی خانوادگی را به عنوان یک عمل عبادی ترسیم می کند.
به نظر می رسد تعداد زیاد فرزندان به طور ویژه و همچنین افزایش جمعیت مسلمانان، موردنظر اسلام و وجود مبارک پیامبر اکرم صلوات الله علیه بوده است. ایشان دراین باره می فرماید: «ازدواج کنید تا صاحب فرزند شوید. قطعاً من به زیادی شما در روز قیامت بر امت های دیگر مباهات می کنم». به طورکلی چون تنها راه زیادشدن جمعیت مسلمانان از دیدگاه اسلام ازدواج است، در روایات و سیره ائمه علیه السلام تأکید بسیار فراوانی بر این امر شده و به یک دستور الهی و عبادی در اسلام تبدیل شده است. امری که می تواند به انسان درراه رسیدن به کمال کمک کند و حتی به عنوان سکویی بلند برای پرش یک انسان محسوب شود.
به نظر می رسد نباید از این مهم به بهانه هایی چون شرایط مالی و اقتصادی غافل شد؛ چراکه شمار فراوان فرزندان، رویه و سیره پیامبر صلوات الله علیه و معصومین علیه السلام بوده است و آن ها حتی در سخت ترین شرایط زندگی شریفشان از این مهم غافل نشده اند.
تأمل و توجه به زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها می تواند سیره واقعی ائمه معصومین علیه السلام و پیامبر صلوات الله علیه را در این زمینه نشان دهد. زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها باوجوداینکه دختر رسول الله صلوات الله علیه و همسر علی ابن ابیطالب علیه السلام بود، بسیار ساده بوده و سعی می کرد تمام کارهای خانه را خودش انجام دهد. بااین وجود حضرت زهرا سلام الله علیها در طول زندگی مشترک خود با حضرت علی علیه السلام 4 فرزند به دنیا آورد و یک فرزند نیز از دست داد.
خدایی که روزی دهنده است
یکی از مهم ترین دلایل افراد برای تأخیر در ازدواج و فرزندآوری کمتر، مسائل اقتصادی است؛ درحالی که در اندیشه اسلامی رزق دهنده خداوند است. خداوند در آیه 58 سوره ذاریات می فرماید: «اِن الله هُوَ الرزاقُ ذُو الْقُوةِ الْمَتینُ؛ تنها خداوند، روزی دهنده و صاحب قوت و قدرت است» و همچنین در آیه 6 سوره هود به طور واضح به مسئله رزق جنبندگان اشاره می کند و می فرماید: «وَ مَا مِنْ دَابةٍ فِی الْأَرْضِ إِلا عَلَی اللهِ رِزْقُهَا؛ هیچ جنبنده ای درروی زمین نیست، جز آنکه روزی او بر عهده خداست».
بدون شک، اعتقاد راسخ اهل بیت علیه السلام و به ویژه حضرت فاطمه سلام الله علیها به این مطلب باعث شده است که این همه سختی را برای به دنیا آوردن و بزرگ کردن فرزندان به جان بخرد. گاه از صحبت هایی که میان مردم بیان می شود، این استنباط به عمل می آید که در ذهن بسیاری از مردم این گونه است که اگر قیمت کالاها ارزان باشد، روزی رسانی خداوند سهل و آسان است؛ اما اگر قیمت ها افزایش یابد، روزی رسانی خداوند با مشکل مواجه شده و به سختی صورت می گیرد؛ به عبارت دیگر، گویا وعده های الهی مبنی بر ضمانت روزی آدمیان، مربوط به دوران پایین بودن قیمت ها و نبود تورم است، اما در روزگار گرانی و تورم بالای اقتصادی، وعده های خداوند قدری سست می شود و انسان ها باید با تلاش و سعی بیشتری از عهده زندگی خود برآیند.
در ادامه این مطلب به موضوع اصلی که مدنظر است می پردازیم و آن، سبک زندگی شهداست که در عین وجود سختی ها، تحریم ها و عدم حضور در کنار خانواده، از موضوع فرزندآوری غفلت نمی کردند. یک نمونه بارز این گونه ایمان و دین داری به روزی رسانی از سوی خداوند متعال را می توان در دهه شصت و دوران دفاع مقدس مشاهده کرد؛ دورانی که مردم باوجود سختی های معیشتی و اقتصادی فراوان بر اساس اینکه رزق و روزی را از آن خداوند می دانستند نگران رزق و روزی فرزندان خود نبودند، به همین علت بود که شاخص جمعیتی کشور افزایش چشمگیری پیدا کرد.
در حقیقت رزمندگان اسلام که در جبهه های نبرد می جنگیدند باوجوداینکه با مرگ دست وپنجه نرم می کردند هیچ گاه از این مسئله غافل نشدند. بسیاری از رزمندگان و بسیجیانی که با سن پایین به جبهه اعزام شده بودند برای ازدواج به محل خود بازمی گشتند و ازدواج می کردند و صاحب فرزند می شدند، بدون اینکه لحظه ای در مورد رزق و روزی فرزندان خود تردید داشته باشند. البته ارزش جهاد همسران شهدا و رزمندگان در به عهده گرفتن تربیت فرزندان و نگهداری از آنان را نباید ازنظر دور داشت. فراوانی شمار شهدای متأهل از بین حدود 140 هزار شهید بالای 20 سال، 40 درصد بوده و این در حالی است که اگر قرار باشد معیار، شهدای بالای 23 سال باشد، می توانیم بگوییم که حدود 90 درصد این شهدا متأهل بوده اند.
شروع زندگی با کمترین تشریفات
کشور بیشترین نرخ رشد جمعیت را در سال های دهه شصت داشته است و در این سال ها کشور درگیر جنگ تحمیلی بوده و وضعیت اقتصادی جامعه هم نابسامان بود، به طوری که حتی ارزاق اصلی مردم به صورت کوپنی توزیع می شد، اما بااین وجود چون ارزش های اسلامی و الگوی زندگی بر اساس مولفه های اسلام در جامعه حضور پررنگ تری نسبت به زمان حال داشت، مردم که درگیر جنگ بود به تشکیل خانواده حتی در شرایط جنگی هم بهاء می دادند؛ به طوری که بسیاری از رزمندگان ما درحالی که بیشتر وقت خود را در جبهه می گذراندند و ازنظر اقتصادی هم در رفاه نبودند تلاش می کردند به تشکیل خانواده به عنوان عاملی برای کامل شدن دین خود اقدام کنند. از سوی دیگر دختران هم توقعات کمتری داشتند. نمونه های زیادی از زندگی شهدا ذکرشده است که با برپایی مراسم ساده و بدون تشریفات و حتی بدون داشتن وسایل اولیه زندگی، همسران رزمندگان با آن ها همراه شدند و حتی آنان را در مناطق جنگی هم همراهی کردند و در همان شرایط فرزندان خود را هم به دنیا آورده و به تربیت آن ها پرداختند.
دیدگاه فرزندان شهدا درباره فرزندآوری
در همین رابطه سجاد شاکری، فرزند شهید محمدرضا شاکری اظهار کرد: مسئله افزایش جمعیت در حال حاضر مسئله ای اساسی برای کشور است و در سال های آینده اهمیت این مسئله بیشتر هم می شود و حتی شاید بتوان گفت سیاست گذاری و فرهنگ سازی برای افزایش جمعیت به اندازه جنگ تحمیلی اهمیت دارد؛ چراکه در زمان جنگ رزمندگان شهید شدند تا از استقلال کشور دفاع کنند و ارزش های اسلامی و علوی را در این کشور اقامه کنند، اما اگر روند نزولی جمعیت به همین صورت فعلی ادامه پیدا کند، در آینده کشور ما برای بسیاری از امور وابسته به خارج خواهد بود و حتی برای انجام امور جاری کشور هم ناگزیر از به کارگیری متخصصان خارجی خواهد شد. ضمن اینکه مسئله اصلی در کشور این است که ایران تنها کشور شیعی در جهان است و با توجه به اینکه شیعه در جهان دشمنان زیادی دارد و با محدودیت های زیادی مواجه است کاهش جمعیت شیعیان هم آسیبی برای ما خواهد بود.
وی در مورد اینکه برخی از افراد، مسائل اقتصادی را عاملی مهم برای کاهش جمعیت می دانند عنوان کرد: مسئله اقتصادی مهم است، اما برای فرد مسلمان تعیین کننده نیست؛ چراکه در اعتقادات مذهبی ما خداوند رزاق مطلق است و اینکه کسی برای اینکه با مشکل معیشتی مواجه نشود از ازدواج و یا فرزندآوری امتناع کند ناشی از ضعف ایمان به آموزه های اسلام و حاکی از تنگ نظری به رزاق بودن خداوند است.
فرزند شهید شاکری در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: در زمان جنگ شرایط اقتصادی کشور به سامان نبود و مردم و به خصوص رزمندگان با مشکلات زیادی مواجه بودند، اما با این حال آن ها به رزاقیت خداوند توکل کرده و در شرایط جنگی هم پایبند به آموزه های اسلام بودند و یکدیگر را تشویق می کردند که زودتر ازدواج کنند تا ایمانشان زودتر کامل شود. پدرم در سن 22 سالگی شهید شد و در همین سن دو فرزند داشت. من هم 27 سال سن دارم و دو فرزند دارم.
ابوالفضل انصاری، جانباز جنگ تحمیلی درباره اهمیت فرزندآوری و تشکیل خانواده در زمان جنگ بیان کرد: بحث ازدواج و فرزندآوری در زمان جنگ اهمیت زیادی داشت. شهید صمدیان ازدواج نکرده بود و باید به مأموریتی می رفت و یک هفته تا زمان مأموریت فرصت داشت. ایشان در همان یک هفته ازدواج کرد و برگشت و شهید شد و در همین مدت یک هفته، خداوند به آن ها فرزندی عطا کرد.
وی با اشاره به اینکه ازدیاد نسل یکی از مهم ترین اهداف رزمندگان بود، عنوان کرد: من هم وقتی ازدواج کردم با این شرط این کار را انجام دادم که به جبهه برگردم، اما در عین حال می خواستم که فرزندانی هم داشته باشم.
این جانباز جنگ تحمیلی با اشاره به اینکه انگیزه بعضی از رزمندگان ازدیاد نسل شیعه و افزایش تعداد شیعیان در جهان بود، تصریح کرد: یکی از رزمندگان در زمان جنگ می گفت من می خواهم به نیت 12 امام، 12 فرزند به دنیا بیاورم که احیاکننده اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه باشند. اوایل دوران دفاع مقدس پنجمین فرزندش به دنیا آمد و هرسال یک فرزندش به دنیا می آمد.
زندگی را پیچیده کرده ایم
وی با اشاره به اینکه در زمان جنگ ازدواج به پیچیدگی امروز نبود و کاملاً یک امر عادی و جزئی از زندگی به شمار می آمد، عنوان کرد: خیلی از اوقات پیش می آمد که رزمندگان در مورد ازدواج کردن با یکدیگر صحبت می کردند و هیچ حرفی از این نبود که ازدواج سخت است و برای زن و یا بچه داشتن باید خانه و ماشین و … داشته باشیم. توکل رزمندگان به خدا بود و خداوند را روزی دهنده زن و فرزند خود می دانستند و به همین خاطر هم ساده ازدواج می کردند و با توکل به خدا صاحب فرزند می شدند.
انصاری بیان کرد: تقریباً همه کسانی که شهید شدند توجه زیادی به مقوله فرزندآوری داشتند و تعداد شهدایی که مدتی بعد از شهادت آن ها، فرزندشان به دنیا آمد کم نبود.
لذا با توجه به مطالبی که بیان شد می توان گفت شرایط مطلوب اقتصادی و رفاه معیشتی امر مطلوبی است، اما شرط لازم برای تشکیل خانواده و فرزندآوری به شمار نمی آید، بلکه شرط لازم برای تشکیل خانواده و حتی کاهش سن ازدواج و رفع بسیاری از مشکلات و مفاسد اجتماعی، بازتعریف و نهادینه کردن ارزش های اسلامی در جامعه است که برای عملی شدن این مهم همه نهادهای سیاست گذار فرهنگی باید با اقدامی جهادی به فعالیت پرداخته و ارزش ها و فضیلت های فراموش شده اسلامی را در جامعه بازتولید کرده و به نهادینه کردن آن ها در جامعه بپردازند.
منبع: تبیان
نظرات شما عزیزان: